شیرشاه - VIP به قلم مرجان فریدی
پارت صد و یازده
زمان ارسال : ۴۶۳ روز پیش
***
حامی با دستان مشت شده کنار در ایستاده و آرام با ماموری که برای گرفتن اطلاعات و ثبت شکایت آمده بود حرف میزد.
نیم خیز شدم
_بزار بیاد داخل.
هردو به سمتم چرخیدند…
پرنیا دستم را فشرد،چشمانش از گریه سرخ شده بودند.
نوک بینی اش از چشمانش حتی سرخ تر بودند
هردو مامور وارد اتاق شدند.
خیره نگاهشان کردم.
_عذرمیخوام که با این حالتون مزاحم شدیم، اما گفته های شما میتو
رمان فوق در دست چاپ است و دیگر امکان عضویت در آن وجود ندارد
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
سانیا
100یه سوال ما کی قراره از اینها کیس ببینیم؟؟ واقعا نید دارم بهش
۱ سال پیشکیانا
60ولنتاین کیس داریم😂
۱ سال پیشسانیا
30اوکی بعد تا ولنتاین چند قرن دیگه مونده؟
۱ سال پیشRahil
30فقط میتونم نفسِ عمیق بکشم و تامام. مرسی مرجانی
۱ سال پیشBaran
130پلیل ذوق بقیه برای ولنتاین: دیدن و کادو گرفتن از عشقشون دلیل ذوق ما برای ولنتاین: شیرشاه
۱ سال پیشBaran
100ولی حامیی خیلیی خوبهه
۱ سال پیششیدا
50( لباتو رو لبات فشار بده داد نزنی هاا اگه خیلی فشار آورد بگو اومم ) واکنش من بعد خوندن قسمت اخر این پارت عررررر یعنی ابهت از سر روی آروی میریزه ، با جواب آیسو به حامی گلبم گیلی ویلی رفت . مرجان عالی🤍
۱ سال پیشH
60سخنی نیست مرا:)
۱ سال پیشAfra
50خیلی خوووووب بود :) مرسی مرجانی قلمت پایدار❤
۱ سال پیش✌️
40چشم: اشکی ضربان قلب:+۱۰۰۰ جسم:خانه روح:آسمون هفتم چه می کنی باما مرجان🥺😍😍
۱ سال پیش...
30پرررررراااااامممممممممم 🥲آروی آرویهههههه آرویییی مرجان همچین از نگاه برندش گف من جای حمید و نگهبانه خودمو خیس کردمم
۱ سال پیشـ
60میدونم دق مرده بودم ازاسترس داشتم میمردم که صورتش اسید پاشی بشه خراب بشه خدابا شکرت مرجان مرسی مرسییی مرجانننن مرسیییی دس مریزادددد دورت بگردممممممممم دختررززز مرسی نزاشتی دق کنیم واووو شاد واو واقعن
۱ سال پیش.
30وایییییی قلبممم خیلی خوب بود🥺🥺🥺🥺🥺🥺 من الان تا هفته دیگه مبمبرم که
۱ سال پیشnadia
30این شیش تا پارت بود؟ یا پارت بعدی رو فردا می زارید ؟
۱ سال پیشHana
30عررررر قلبم افتاد ت پاچمممممم شسصصمسمثمثکینیمث یدور سکته کامل رد کردممم
۱ سال پیشبروسلی قودا زادگان.
20🥲پبنبپلنرنقپبنرر عررررر
۱ سال پیش
سهی
50فقط منم ک موقع حرف های ایسو تو بیمارستان یاد غزل و بقیه کسایی ک صورتشون و زیباییشون آسیب دیده افتادم ؟🥲