زرنیخ (زَرنیخ - رِلگا) به قلم آمنه آبدار
پارت صد و هشتاد
زمان ارسال : ۴۶۵ روز پیش
هوف کلافهای کشید...
برای خودش لیوان آبی ریخت.
به یک دوش نیاز داشت.
***
- ایوان رفتاراش عجیب شده!
لوویس کمی روی صندلی جابه جا شد.
- اون رفتاراش همیشه عجیبه، باید تا الان باهاش کنار اومده باشی!
با استرس انگشتهایش را توی هم قفل کرد.
- عجیبتر شده، قبلا باهام خوب بود، وقتی کنارش بودم حالم خوب میشد، بودنش آرامشبخش بود اما الان...
مکثی کرد.
- تبدیل
فاطی
10لوویس آماده باش باش که زرنیخ داره میاد سراغت😈چرا فکر میکنم لوویس با لاریسا یه نسبتی داره🤔