پارت شانزده :

میعاد عصبانی تر از قبل بهم نگاه کرد و همزمان خطاب به بابا گفت :

- اگه کاری که گفتی بکنی خودم همه اشو آتیش میزنم. دیگی که برای من نجوشه سر سگ توش بجوشه.

و به سمت در رفت و بازش کرد. بابا کلافه صدا زد

- میعاد...وایستا گوش کن.
...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.