پارت چهل و نهم

زمان ارسال : ۶۰۸ روز پیش

شب الی مارو به زور خونه اش نگه میدارد ،با این که خسته راه هستم اما کنارش ارامش دارم ....
از این که دوقدمی اش خانه ساره هست دلم میلرزه ....
پسر عموام چگونه بدون اون سر میکنه ،این دوبرادر الکی فاز عشق و عاشقی میگیرند ،تا تقی به توقی میخوره فارق میشند ......
منی که روزی زیر درخ

این رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت (چاپ یا ویرایش) تا اطلاع ثانوی امکان مطالعه آن وجود ندارد

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید