التیام به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت دوازده
زمان ارسال : ۸۴۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
پوشه را برداشتم و از اتاق بیرون رفتم. اشتهایم کور شده بود. به اصرار خانجون چند لقمهای خوردم و خیلی زود برای رفتن به شرکت آماده شدم. مدام زیر لب دعا میکردم تمام فکرهای توی سرم، توهم و خیال باشد و منصور خطایی نکرده باشد. هوای اولین ساعات صبح کمی خنک ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مبین
20ببخشید یک سوال چه ساعتی پارت می گذارید ؟ من هنوز دستم نیومده ،چند ساعتی یکبار چک میکنم😂🤦 ♀️