پارت یازده

زمان ارسال : ۸۴۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

هرچقدر بیشتر می‌شنیدم، بیشتر ته دلم خالی می‌شد. چاره‌ای جز صبوری نداشتم. سوگل با ذوق و شوق می‌گفت و من در حالی که لبخند روی لب داشتم، گوشت تنم آب می‌شد از هراس حرف‌هایش. به شدت به متین علاقه داشت و از طرفی به دلم بد افتاده بود که متین آدم درستی نیست. ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.