پارت بیست و یکم

زمان ارسال : ۶۶۴ روز پیش

نفس عمیق اما لرزانی کشیدم و رو به او که با تعجب و کمی نگرانی سرش را خم کرده بود تا صورتم را ببیند، گفتم:

- اتاقم کجاست؟

زبانش را روی لب پایینی‌اش که رژ هم نداشت کشید و گفت:

- یه طبقه بالاتره، طبقه سوم.

دستم را بالا بردم و ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید