سوگند به دست هایت ( جلد دوم رمان آخرین بوسه ) به قلم میم.الف (مهسا ٩٣)
پارت هجده
زمان ارسال : ۱۳۸۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
فرشاد:
-خبرا بهت رسیده؟
-خبر چی؟
-رفتن روشنکو که میدونی؟
-آره اونو میدونم.
-بر بچز دانشگاه چند روزی بود گیر داده بودن بریم اردو دانشجویی.
-خب؟
-چند نفریشون که دیروز خبردار شدن رفتن سراغ استاد سرلک!
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
دختر تاجی
20عاااالی مثله همیشه،،، ولی کم بود،بی زحمت از دفعه بعد تعداد پارت هارو بیشتر کنید،، ممنون☺️💙