پولاریس به قلم مایا
پارت چهارم
زمان ارسال : ۹۴۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 2 دقیقه
قبل از آنکه نگاهش از پیام عجیب غریبی که برایش آمده بود بگیرد صدای خواهرش بلند میشود.
- چته کپ کردی؟
آب دهانش را پر سر و صدا قورت میدهد و دستش در هوا تکان میخورد.
- نه بابا...
لبخند دستپاچهای میزند و ادامه میدهد: آهن ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
S_a_ra
31کل این پارت این بود که ... خواهر لیلی:وای حسادت کردم لیلی:خاهرم حسادت کرد وای )پسر مردم بی جواب موند😄🙂💔😲(