زرنیخ (زَرنیخ - رِلگا) به قلم آمنه آبدار
پارت صد و سی
زمان ارسال : ۷۷۸ روز پیش
نفسها در سینه حبس شده بود.
کم کم خبر در همه رسانهها پخش شد و حالا دیگر قتل کمیسر آنقدرها هم مهم نبود.
سازمان شوکه شده بود و حتی نمیدانست چه کسی قرار است جای کمیسر را بگیرد.
ترس مانند عنکبوت در دل باقی مقامداران تار بسته بود.
جلسهای مخفیانه به دستور رئیس سازمان تشکیل شد که حتی لاریسا و استفان هم به آن راه نیافتند.
جلسه مخفیانه بود اما از نظر خودشان...
زَرنیخ د
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
دنیز
۲۲ ساله 50خیلی پارت خوبی بود ممنونم از اطلاعت آمنه جون انشاالله که با نمره عالی قبول شی و با انرژی بیشتر پارت بزاری
۲ سال پیشبهار
10👌👌⚘🍀
۲ سال پیشچشانا
90اوممم خوب بود👌🏻💜 و مرسی نویسنده جون که گفتید قرار نیست پارت گذاری انجام بشه چون خیلی بده که ما منتظر پارت جدیدیم ومیبینیم که پارتی نمیاد امیدوارم بقیه نویسنده هاهم علت پارت نذاشتنشون و توضیح بدن😕
۲ سال پیشسارا
50مثل همیشه عالیه ولی مگه همه بالا مقام ها یه گوهی خوردن که الان میترسن ولی خیلی خوشم میاد وقتی میبینم آنقدر از زرنیخ میترسن😃ولی از انابت خوشم نمیاد اما از طرفی گناه داره که بیگناه وارد این بازی شده🤷
۲ سال پیش
هانی
00اولین بار تو عمرم این اتفاق داره رخ میده که دلم میخواد آدم بده داستان پیروز میدان باشه🥲