پشت چراغ قرمز (جلد دوم) به قلم حانیا بصیری
پارت شصت :
به اتاق خواب اشاره کردم و گفتم :
_ این اتاق خوابه، حموم و دستشویی هم اونجاست.
سرشو تکون داد و گفت :
_ باشه.
اخم فرمالیته ای کردم و گردنمو خاروندم و معمولی گفتم :
_ برای اینکه گفتی میخوای دور باشی و اینا...
به ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نازگل
۰۰ ساله 51رمانتیک عالیه شکی درش نیست ولی پارتاتو بیشتر کن حانیا جان الهی من چقد دلم واسه نویان میسوزه به چشم برادری دلم میخواد ماچش کنم چون ناموسه نیازه گفتم وگرنه خوده نویان سه بار اومده خواستگاریم 😂