پارت یازده

زمان ارسال : ۸۱۶ روز پیش

هعی ...بلاخره پسر عمو خاستگاری کرد و باهم ازدواج کردیم‌....بابک من ...دستمون خالی بودو مجبور بودم کنار مادرم زندگی کنم ‌..هرروز دخالت میکرد تو زندگیم ...هر روز به بابک تهمت میزد ،یه روز میگفت دزدی کرده ...یه روز میگفت به خواهرام چشم داره ،چی بگم که ما یه روز خوش با مادرم نداشتیم‌....

این رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت (چاپ یا ویرایش) تا اطلاع ثانوی امکان مطالعه آن وجود ندارد

462
278,885 تعداد بازدید
1,316 تعداد نظر
82 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اتنا

    22

    (فکر کنم خانم سیاوشی داره داستان زندگیه خودشو تعریف میکنه) اینجوری رمان جذاب تر میشه ✌🏻💜🤭😍

    ۲ سال پیش
  • ATENA

    30

    خانم سیاوشی قلمت بسی عالیست❤️

    ۲ سال پیش
  • ATENA

    60

    کارای برسام و نگاهاش متضاد همن،فک میکنم برسام مجبور بوده با اون دختره به قول ستو زرد انبو باشه و هنوز ستوده رو دوست داره🙃ادما تو نگاهاشون نمیتونن دروغ بگن حتی حرفه ای ترین دروغگو ها

    ۲ سال پیش
  • Fatemeh hd

    10

    عالی نوشتی مثل همیشه رفیقممم😍🤍✨

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    جان جانان

    ۲ سال پیش
  • مهسا

    50

    عالی بود دستت طلا مهربونترین نویسنده 😘😘❤

    ۲ سال پیش
  • آخه یکی نیست

    21

    و بالاخره🤤

    ۲ سال پیش
  • ثنا

    96

    من هنوزم طرف برسامم😐🤍

    ۲ سال پیش
  • شایان

    ۱۷ ساله 50

    عالی عالی حرف نداره بیصبرانه منتظره پارت بعدیت هستم نویسنده جونم.

    ۲ سال پیش
  • دریا

    60

    قلمتون عالی تر شده و رمان محشر تر💜بیش از اندازه مشتاقم برای ادامه اش💕آخه تا هفته بعد چجوری صبرکنیم😥

    ۲ سال پیش
  • چشانا

    151

    راستی فرهاد جونمم اومد😂🤭از الان فقط برسام فشار بخوره 😂بچه ها میگم من همه رمان هام ته کشیدن میشه یه چند تا رمان خوب معرفی کنید🙏🏻🙏🏻

    ۲ سال پیش
  • n.a

    60

    طنز میخونی؟؟؟

    ۲ سال پیش
  • نفس

    50

    سلام زیرک ، پارلا ، نفوذی ، ریما ، پسران بازی گوش

    ۲ سال پیش
  • چشانا

    50

    مرسی🙏🏻آره من همه ژانری میخونم تنها ژانری که نمی خونم پلیسی

    ۲ سال پیش
  • تعطیلم

    00

    عزیزم رمان طالع ساقی رو بخون تو سایت نودهشتیا پارت گذاری میشه و تو روبیکا هم چنل داره به نام خود رمان چنل ....._0...

    ۲ سال پیش
  • تعطیلم

    70

    نویسنده جان کی اوضاع رمان هیجانی میشه؟؟؟

    ۲ سال پیش
  • نسترن

    100

    واقعا داستان زندگی بی بی تون رو نوشتین فاطمه جونی؟ وااو،ماشاالله واقعا صبر بی بی تون خیلی زیاد بوده ببخشیدا ولی مادر بی بی خیلی خبیث بوده الان دارم نامادری سیندرلا رو تو ذهنم میبینم😂😐

    ۲ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    مادربزرگم وقتی درموردش حرف میزنه گریه میکنه .تازه من یه مقدار از داستانشو نوشتم

    ۲ سال پیش
  • نسترن

    121

    انشاالله بی بی تون ۱٠٠ سال دیگه به عمرشون اضافه بشه اگر هم خدایی نکرده زبونم لال،فوت شدن🥺😭روحشون شاد و منم فکر میکنم فرهاد و ستوده عاشق هم بشن نویسنده جون خواهشا توروخدا آخرش خوش باشه🙏🏻😘

    ۲ سال پیش
  • ایلین

    ۱۸ ساله 120

    واییی خیلی خوبه فرهاد هم اومد اونم مجرد ، خوشتیپ😂😂ولی داستان بی بی خیلی غمگین مادرش خیلی ظالم من ک کلی باش گریه کردم 🥺

    ۲ سال پیش
  • مهدیه

    130

    امیدوارم فرهاد از اون مردای مغرور همه رمانا نباشه که عاشق شیطونیای ستوده بشه. بعد از اینکه یکیش میره توکما یا فراموشی میگیره به هم ابراز عشق کنن

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید