عشق آمازونی (جلد دوم) به قلم آمنه آبدار
پارت هفتاد و پنجم
زمان ارسال : ۸۷۱ روز پیش
- الکی گفتم.
با تعجب سرم رو بالا آوردم.
- مامان الکی گفتی؟ بعد من کوبیدم اومدم اینجا؟
- کار مهمی داشتی؟
- اوففف مامان اوففف... دیگه نمیشه کاریش کرد، بریم تو!
باهم وارد خونه شد ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Anil
00رمان خیلی قشنگ و متفاوتی بود به نویسنده محترم خسته نباشید میگم