پارت شصت و هفتم

زمان ارسال : ۱۲۰۶ روز پیش

مقابل آپارتمان ک نگه داشت ازش خواستم منتظر بمونه تا براش کرایه رو از خونه بیارم.

-چیزی دارید به عنوان ضامن؟ شاید فرار کنید!

نیشخندی زدم و پیاده شدم و اونم پیاده شد.

نسبت به سنش هیکل خوبی داشت.

حداقل شکم نداشت!

-زود ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید