پارت نهم

زمان ارسال : ۸۷۶ روز پیش

درحالی که رو تختی صورتی و ساده را روی تخت فلزی و کوچکم پهن میکردم به موزیک آرامی که از گوشی ام پخش میشد گوش میسپرتم.
حنا به شرکتش رفته و من همچنان سعی بر جا به جایی این خانه فکستنی داشتم.
همه چیز تقریبا آماده بود.
هویتم آماده بود.
خانه ام آماده بود.
پیراهن مهمانی آماده بود.
من...
من آماده نبودم.
هنوز نه.و شاید هرگز آماده نمیشدم.اما گاهی باید فقط حرکت کرد.
حتی

725
318,613 تعداد بازدید
1,848 تعداد نظر
121 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • نرگس

    60

    فک کنم این کاوه همون کسیه که ایسو میخواد ازش انتقام بگیره

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید