عشق آمازونی (جلد دوم) به قلم آمنه آبدار
پارت بیست و هفتم
زمان ارسال : ۹۲۰ روز پیش
ولی یزدان رو ندیدم، یه دور دور خودم چرخیدم و چشم گردوندم، اما بازم ندیدمش! با حرص پوفی کردم و موهام رو از روی صورتم کنار زدم... کجا رفت؟ نکنه بخواد تلافی اون قهر و منت کشی رو بکنه!
یکی از پاهام رو نامحسوس روی زمین کوبیدم و برگشتم تا راه قبلی ر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Zahra
60هانا ی داداش داشتااااا الات کجاس؟😐