عشق آمازونی (جلد دوم) به قلم آمنه آبدار
پارت بیست و یکم
زمان ارسال : ۹۲۶ روز پیش
لبخندی زدم و همون طور که به سمتش می رفتم و دستش رو توی دستم فشردم، گفتم:
- سلامتی، خوش اومدین، خیلی درگیرم این چند وقته!
- موفق باشی، خوبه درساتو خوب بخون!
دلش خوش بود درس خوندنه چی؟ من فکرم درگیر علی بود، درگیر د ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
الما
120دریا قاطی نکنه صلوات (هر چند چون می دونستم قاطی می کنه گفتم😁😂آقا اینجا ها و خوندیم کی میرسیممم🤧🤦🏼 ♀️