پارت پنجاه و نهم

زمان ارسال : ۱۲۱۴ روز پیش

با عجله بلند شدم به سمت ماشینم رفتم.

دنبالم اومد.

-کجا میری!

جوابش رو ندادم صداش بلند تر شد.

-فکر کردی شوخی دارم؟

با ترس و هول زدگی در ماشین و باز کردم خودم و پرت کردم تو ماشین.

ایستاده با اخم نگاهم می‌کرد.

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید