پارت دوازده

زمان ارسال : ۱۱۲۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

سرمو تکون دادم، رفت پیش مرده و باهاش ​​حرف زد و بعد از چند دقیقه اومد پیشم و مرده هم رفت، متعجب به رفتن مرد نگاه کردم و گفتم:

_ بیخیال شد؟

اونم مثل من به رفتن مرده نگاه کرد و گفت:

_ اوهوم ، ولی خوب ترسیده بودیا ، بهت نمیومد انقدر تر ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.