طالع دریا به قلم مرجان فریدی
پارت پنجاه و هفتم
زمان ارسال : ۱۲۱۶ روز پیش
نفس عمیقی کشیدم و به زن رو به روم زل زدم.
-خب من و چه طور پیدا کردید؟
به چشمای آبی رنگش زل زدم.
-از طریق نیاز... همسر فریاد... پسر عموی ناتنی میلاد.
نیشخند زد:
-دختر خانوم من خیلی سرم شلوغه و لحنتونم پشت تلفن برای د ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ینفر
40الهی بچم میلاد🥺🥺