طالع دریا به قلم مرجان فریدی
پارت پنجاه و سوم
زمان ارسال : ۱۲۱۹ روز پیش
باصدای بلند نفس عمیقی کشید.
-خیلی خب... بعد از تماس تصویری با خواهرت چی شد؟
کلافه به پاهام زل زدم:
-نزدیک سالگرد فوت میلاد بود.
ابروهاش در هم فرو رفت:
-این طوری که دوتاشون اسمشون میلاده باعث میشه قاطی کنم... نامزد م ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مهام
60من مشتاقانه منتظر یک ستعت دیگم که پارت جدید بزاره 😐🤲