پارت نود و چهارم

زمان ارسال : ۹۸۹ روز پیش

 نیهان تماس را قطع کرد و از جا برخاست. لباس‌هایش را از داخل کمد برداشت و با عجله عوض کرد. موهای کوتاهش را چند بار پیاپی پنجه کشید و شال روی سرش انداخت. از اتاق بیرون رفت که با طوبی روبرو شد.

- کجا مادر؟ چرا لباس عوض کردی؟

- ستاره زنگ زد، ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید