مهجور عشق ( فصل دوم خواهر خوانده ) به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت نود و یکم
زمان ارسال : ۹۹۲ روز پیش
نیهان رنجور و دلگیر سمت اتاقش رفت و خیلی زود در سادهترین شکل ممکن آماده شد. شال روی سرش انداخت و با برداشتن کیف از اتاق بیرون آمد. پوزخندی روی لب نشاند و کنایهآمیز رو به حسام گفت:
- لعیا رفت، دیگه خوشحال باش که خطری تهدیدم نمیکنه. سوئیچ ماشی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
fati84
40طنین که میبینه دستش جایی بند نیس برا سوزوندن پارمیس میرع همه چیرو به نیما و بقیه میگه که زیر سر پارمیس بود و بنظرم این یه اتفاق خوب میتونه باشع و حتی میترا و سدرا رو هم دوبارع بهم برسونه🙂