پارت نود

زمان ارسال : ۹۹۴ روز پیش

 خون در رگ‌های میترا می‌جوشید و صورتش از خشم سرخ شده بود. مشت‌های گره شده‌اش ناخن‌ها را به کف دست می‌فشرد و تیزی ناخن‌ها خراش به پوست سفیدش می‌انداخت. دندان قروچه‌ای کرد و سوک لب زیر دندان فشرد. رو ترش کرد و با غیظ گفت:

- چی؟ اومدن خواستگاریت؟! ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید