پارت هشتاد و یکم

زمان ارسال : ۱۰۰۶ روز پیش

 آخرین دقایق سال بود و بوی بهار و تازگی به مشام می‌رسید. هفت‌سین سفید طلایی گوشه‌ای از سالن چیده شده بود و ماهی سرخ میان تنگ بلوری می‌رقصید. ستاره مقابل آینه‌ی قدی اتاق ایستاد و نگاهی به خودش انداخت. تاپ سفید و بندی تن داشت و دامن پلیسه‌ای که تا روی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید