پارت هفتاد و چهارم

زمان ارسال : ۱۰۱۰ روز پیش

 نیما با چهره‌ای متحیر و آمیخته به تبسم پرسید:

- تو کمد چکار می‌کنی؟

- داشتم لباس عوض می‌کردم، درو باز کردی! 

نیما با خنده لب به دندان گرفت و دخترک ملتمسانه ادامه داد:

- برو بیرون دیگه، خفه شدم این‌جا!

نیما با ملایمت گفت ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید