مهجور عشق ( فصل دوم خواهر خوانده ) به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت هفتاد و چهارم
زمان ارسال : ۱۰۱۰ روز پیش
نیما با چهرهای متحیر و آمیخته به تبسم پرسید:
- تو کمد چکار میکنی؟
- داشتم لباس عوض میکردم، درو باز کردی!
نیما با خنده لب به دندان گرفت و دخترک ملتمسانه ادامه داد:
- برو بیرون دیگه، خفه شدم اینجا!
نیما با ملایمت گفت ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
?
۱۴ ساله 00من غشششششش😀😍🤤 نویسنده این دختره بی شعور رو از رمان بنداز بیرون دارم از حرص میترکم عوضی عملی آرایشی