مهجور عشق ( فصل دوم خواهر خوانده ) به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت شصت و هشتم
زمان ارسال : ۱۰۱۵ روز پیش
گوهر با حرص لب میجوید و عصبی میان سالن قدم میزد. آلما نیشخندی زد و با لودگی گفت:
- آخجون خواستگاری! چی بپوشم حالا؟
دلش برای نیما سوخته بود و به عمد میخواست مادرش را کفری کند. بلکه آبی ریخته شود بر سوز دلش. موفق هم بود؛ گوهر خونش به جو ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
یگانه
۱۶ ساله 90واقعا متاستفم برای همچین آدمایی که بچه هاشون رو تحت فشار میزارن تا خواسته های خودشون برآورده بشه😑😶🤕🤒