پارت چهل و دوم

زمان ارسال : ۱۲۳۰ روز پیش

ب خاطر صدای کوبیدناشون ب شیشه صداش واضح نبود حتی نمیفهمیدم چی میگفت با گریه دوباره جیغ زدم:

-کمک.

شیشه بغل و کامل شکستن و خودم و پرت کردم رو صندلی کنار راننده و گوشیم افتاد کف ماشین و پسر عصبی بقیه شیشه هارو با ارنجش شکوند و دستش و رد ک ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید