طالع دریا به قلم مرجان فریدی
پارت چهل و دوم
زمان ارسال : ۱۲۳۰ روز پیش
ب خاطر صدای کوبیدناشون ب شیشه صداش واضح نبود حتی نمیفهمیدم چی میگفت با گریه دوباره جیغ زدم:
-کمک.
شیشه بغل و کامل شکستن و خودم و پرت کردم رو صندلی کنار راننده و گوشیم افتاد کف ماشین و پسر عصبی بقیه شیشه هارو با ارنجش شکوند و دستش و رد ک ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نام من به توچه
104وهوووو چههه جذاااابببب بابا جذاب لعنتی خیلیییی خوبببب بوددددد میلاد خیییییلی خوبببههههههه وای همچین صحنه ایی خیلی جذابه برداری سر یکی رو بکوبونی تو کاپوتتت واااییی قکر کنن خیلییییی خووبهه