مهجور عشق ( فصل دوم خواهر خوانده ) به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت پنجاه و نهم
زمان ارسال : ۱۰۲۵ روز پیش
عقربههای ساعت دیوارکوب و طلایی رنگ، ده و چهل دقیقهی شب را نشان میداد که ستاره کلید را توی قفل چرخاند و وارد حیاط شد. نگاهش به پنجره افتاد و مادرش را دلنگران پشت پنجره دید. دلش هری فرو ریخت و قدمهایش را سمت خانه تندتر کرد. وارد سالن که شد ریحانه ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
راحله
۱۶ ساله 40الهی هیچ***تو این روز نیفته من که نفسم بند اومد از ترس