مهجور عشق ( فصل دوم خواهر خوانده ) به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت سی و ششم
زمان ارسال : ۱۲۴۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
***
شهر در خواب بود و سکوت همه جا را فرا گرفته بود. نور کمرنگ آباژور، کمی فضای اتاق را روشن کرده بود. نیهان سر روی سینهی پهن و برهنهی حسام گذاشته و همانطور که با انگشت خطوط نامفهوم و در هم بر هم روی تنش میکشید، لب زد:
- میگم حسام... ست ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
سمیه
۱۷ ساله 11عالی بود💙💙💙😂