مهجور عشق ( فصل دوم خواهر خوانده ) به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت بیست و نهم
زمان ارسال : ۱۰۳۸ روز پیش
در حال بارگذاری پارت هستیم. مشاهده پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
زهرا
۱۳ ساله 80ولی من فکر میکنم رامینو میبینه مرسی این پارتک عالیه
۳ سال پیشبنده خدا
628سلام، نویسنده جان من قلم و رمان های شما رو دوس دارم ولی این رمان زیاد قشنگ نیست و خیلی زود نیما ب ستاره حس پیدا کرد!..لطفا اتفاقات زیباتر و هیجان انگیزتری در رمان قرار بده💕
۳ سال پیشS...
120عزیزم من رمانای زیادی رو از ایشون خوندم. بعضی اوقات که دو نفر تو رمان زود عاشق میشن و به ازدواج میرسن بعدش اتفاقات رمان شروع میشه🙂 این بار هم فکر کنم همینه... قطعا همین جا رمان تموم نمیشه
۳ سال پیشMari
۲۰ ساله 50دیدن پدر ومادر ش باعث تعجبش شد حتمی خیلی خوشحال میشه
۳ سال پیشنمد
190چرا حس میکنم تو کلانتری تهران رامین رو میبینه؟!
۳ سال پیشنوا
80باز موندیم تو خماری که🥺😩
۳ سال پیشفاطمه
60عالی بود دستت درد نکنه نگار جون قلمت طلا❤❤
۳ سال پیشایلین
121وای عالی بود حتما پدرشو میبینه با مادروشو حامد
۳ سال پیشمریم
۱۸ ساله 110عالی بود مرسی
۳ سال پیش
ناشناس
100سلام درسته نیما زود به ستاره حس پیدا کرد ولی خیلی موانع زید سر راهشان هست مثالا همین پارمیس یا ماجرای دست درازی رامین به ستاره یا خانواده نیما که قطعا مخالف اند و شاید تا او موقع سرو کله رامین پیدا شد