پارت هجده

زمان ارسال : ۱۰۶۶ روز پیش

***

اولین روز کاری ستاره بود، ماشینش را داخل پارکینگ ساختمان شرکت پارک کرد و پیاده شد. کیف قهوه‌ای رنگش را روی دوش جا به جا کرد و با بیرون دادن نفسش سمت آسانسور رفت. از فاصله‌ای دور متوجه نیما شد که سمت دیگری از پارکینگ، از ماشین پیاده شد. سر ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید