مهجور عشق ( فصل دوم خواهر خوانده ) به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت دوازده
زمان ارسال : ۱۲۶۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
ساعت از یک نیمه شب گذشته و خانه غرق در سکوت و تاریکی بود. نیما کنار پنجرهی اتاقش ایستاده بود و حیاط را از آن بالا تماشا میکرد که تنها دو چراغ در دو طرف ورودی حیاط روشن بودند و کمی آن طرفتر سگ سیاه و درشت هیکلی غل و زنجیر بود.
صدای پارس سگ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
...
۰۸ ساله 00به خدا که این بهترین رمانی بود که خوندم یعنی واقعا ادم با خوندش تصور میکرد اونجاست خیلی عالی بووووددددددد ❤❤❤🥹🥹🥹🥹🥹🥹🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏