مدیر معاون ( آوارگان عشق ) به قلم نسترن قره داغی
پارت هشتاد و یکم
زمان ارسال : ۱۰۹۳ روز پیش
دوباره بهش خیره شدم که بی توجه به من به اونها نگاه میکرد و با استرس ناخنهاش رو به هم میزد.
- والله مادر ثمر یکم فراموشی داره و نمیتونه تنهایی جایی بره، به خاطر همین که...
با باز شدن ناگهانی در، سمیر ساکت شد و نگاه هممون به اون سمت چ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ملیسا
۱۳ ساله 00واقعا که نیاز خانم شما عاشق داداشم گلم معراج خاتن شدی ادم به قلبش عاشق میشه نه با عقلش و عشق عاشقی طرف نمیشناسه