مدیر معاون ( آوارگان عشق ) به قلم نسترن قره داغی
پارت هفتاد و سوم
زمان ارسال : ۱۰۸۴ روز پیش
در حال بارگذاری پارت هستیم. مشاهده پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
Narges
۱۴ ساله 30عالی بود رمانتون ولی برای این میثم بدبخت یکی رو تور کنین، قیافه نیاز هم با توجه به عکسی که دیدم با مهر هست دیگه نمیدونم کجاش زشته
۳ سال پیشاسرا
01داعش تومرزشلمچه چکارمیکردازخلاقیت نویسنده واینکه معراج نشون دادکه تومیگفت جنگ چیه ایراد گرفت بابت اوردن بچه هابه شلمچه ازنیاز
۳ سال پیشچیییز
30عزیز اگه نمیدونستی بدون که داعش توی عراق هم بوده و اونا از تونل وارد روستاهای اطراف عراق شدند و با توجه به جایگاه شلمچه، مرز شلمچه و عراق روستاهای اطرافش که تقریبا بی درد پیکره دچار داعش شده
۳ سال پیشhanieh
۱۶ ساله 50استاد الان موقع مسخ شدن ب معراج بود؟
۳ سال پیشآرام
544غریبی سخت منو دلگیر و داره یار نارنجی جونم گل جامع نارنجی جونم فلک بر گردنم زنجیر و داره یار نارنجی جونم گل جامع نارنجی جونم بسوزم مثل شمعی نیمه شب 😁الان دقیقا این و باید پخش کنن😁
۳ سال پیشM
۱۴ ساله 431🤣🤣🤣وایی من با جدیت داشتم نظرت رو میخوندم بیشتر که خوندم تازه فهمیدم چیه🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂😂😂
۳ سال پیشدختر تنها
172جرررر منم 😂😂🤣🤣🤣
۳ سال پیشنسترن قره داغی | نویسنده رمان
رمانی که تا الان خوندید موضوعش تو هیچ فیلم و رمانی نبوده؛ پس مطمئن باشید ادامه اش هم همینه. نتیجه گیری برای تیتراژ پایانی زمانی مشخص میشه که رمان تموم بشه و من مطمئنم این نیست😶❤
۳ سال پیشآشوب
90واقعا دمتون گرم رمانتون عالیه یه رمان با ژانر های مختلف و قشنگ
۳ سال پیشایدا
60وای یکم پارتا رو طولانی کن دارم میمیرم از فوضولی 😥 رمان عالیه🙏🤩
۳ سال پیشفاطیم
52چرا پایتخت این طوری بود دیقا اونجا ک نقی شون از لب ساحل پیادع میان و ب ی روستا میرسن😁🙁
۳ سال پیشآتی
20جررر 🤣😂تیتراژ پایانی پایتخت🤣😂
۳ سال پیشروشن
181فک کنم اینجا ثمر شخصیت جدید پیدا میشه
۳ سال پیشبقول شما یک بنده خدا
60اره مثل پایتخت که الیزابت پیدا شد
۳ سال پیشمریم
20خدایی تو پایتخت که الیزابت اضافه شد من تا یاد دارم الیزابت اسم انگیسی نه عربی شایدم بزارن خدا داند
۳ سال پیشHli
۱۹ ساله 30تا اونجا که یادمه یه انگلیسی بود که با یه داعشی ازدواج کرده بود😐😑
۳ سال پیشآلا
80که یهو داعشی اومد سمت خونه ، که یهو صدای میثم از غرق شدن درم اورد ، که یهو معراج... یکی از اینا هسسسس دیگ😐ای خدا تا فردا چطو تحمل کنم
۳ سال پیشمهدیه
۲۳ ساله 60من بیشتر از رمان این نظریه های شماها را میخونم میخندم
۳ سال پیشبی خیال
۰۰ ساله 60دو پارتو نصفی رو خوندم انگار 25 تا سکته ریز و درشت زدم خو آخه این کویر شنی و سیاهچاله چی بود اخه خواهر من تو یه پات لب گوره واسه چی توهم میزنی😜تو رو خدا من یکی که واقعا به این یهو آلرژی پیدا کردم
۳ سال پیشآشوب
130است ثمر کیع شما کجا عکسشو دیدین به منم بگین🥺🥺🥺
۳ سال پیشفاطمه
۱۴ ساله 120بابا من مو هما سفید شد یهو دید سکته ناقص زدم رو دستتون موند بابا لطفا دیگه از کلمه یهو استفاده نکن اخه ما رو می ذاری ت عالم خودت می ری بابا پس عذاب وجدانت کو تا رمان تموم نشده نزنی همون یهو سکته بدی
۳ سال پیشفاطی
11دوستان گلم خود دار باشی من
۳ سال پیشS
41وای من استرس گرفتم در حال خواندن تنم لرزید انگار من جای نیاز باشم ترس گیر افتادن داشتم
۳ سال پیشنازی
150فضا رمانتیک شد صلواتت😂😂
۳ سال پیشسارای
۱۸ ساله 70واااای ممنون از رمان عالیتون😍❤ ولی توروخدا هرچی زودتر پارت بعدی رو بزارین. بابااا من تا فردا چجوری صبر کنممم😭
۳ سال پیشZahra
۱۴ ساله 60که یهو.... میمونیم تو خماری💔آقا من داشتم سکته میکردم😨 وای فک کنم میثم چیزی گفت داعشی شنید اومد اینا رو بگیرع وایییی😱
۳ سال پیش
اوا
30جوووون بابا تخیل👌😂 عالیییییی