پارت چهل و پنجم :

مهوا با مکث کوتاهی پلک بر هم زد و سرش را به پایین تکان داد. لب‌های لرزانش تکان خورد و گفت: می‌تونی و می‌خوام... راحتم کن! بکش!
سر سرد اسلحه را کنار شقیقه‌اش برد و بی‌آنکه آن را از صورت دخترک فاصله بدهد روی پوستش سُر داد و از کنار صورت تا زیر چانه‌اش برد. سرش را بالا گرفت و به چشم‌هایش خیره شد.
- ولی تو گناهکار نیستی... من هیچ بی‌گناهی رو تا حالا نکشتم!
مهوا میان اشک، لبخند زد و با

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۴ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۶ ساعت پیش تقدیم شما شده است.
نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • محیا

    0

    آفرین به مهوا که خودشو نمیبازه هرچند از آرش دلخوره حالا چیشد که شاهین یهویی عاشق مهوا شد

    ۱ ساعت پیش
  • میخک

    0

    من شخصیت شاهینو دوسدارم همیشه که نباید مثبت بود بعضی وقتابازمان شخصیت ادمارومیشه شناخت

    ۱ ساعت پیش
  • اسرا

    6

    شاهین چقدراعتمادبنفس داره عاشقم میشی هه هه به همین خیال باش بعدقلب مهواگاراژنیست که اول امیر آ رش الان بخواهددل بنده کش کش😏🙏

    ۱۵ ساعت پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    آره، تازه آرش هم بخاطر شباهتش به امیر موفق شد قدم اول رو برداره. مهوا رو یاد امیر مینداخت

    ۶ ساعت پیش
  • ثریا

    0

    دقیقا 👌🏻

    ۴ ساعت پیش
  • ثریا

    1

    شاهین تعادل روانی نداره👀

    ۴ ساعت پیش
  • فخری

    3

    ممنون از رمان خوبت نگار جون خسته نباشی مثل همیشه عالی داری پیش میری قلمت مانا 💞💞💞💞💞💞

    ۷ ساعت پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    ممنون از انرژی و کامنت قشنگت عزیزم💚❤🌈🌹

    ۶ ساعت پیش
  • الی

    2

    من احساس میکنم شاهین می تونه حس دوست داشتن و ترحم رو تو قلب مهوا ایجاد کنه ولی هیچ *** جای همسر و عشقش رو نمیتونه بگیره

    ۷ ساعت پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    بله حدس خوبیه و بجا... ممنون از نظر و همراهیت عزیزم💚❤🌈

    ۶ ساعت پیش
  • میم

    2

    چه چرت و پرتای میگه برای خودش،اولا که همه انسانها در همه جای زمین خیانت رو منفور می دونن حتی دوست دختر و پسر چه برسه به زن و شوهر،بعدم همه هم برای ازدواج یه مراسمی دارن حتی شده در حضور چند نفر ولی مراسم هست حتی کسایی که هیچ دینی ندارن 😠😏🙏🏻💛🌹

    ۷ ساعت پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    درسته 💚

    ۶ ساعت پیش
  • میم

    2

    چه اعتماد به سقفی داره شاهین،باش تا صبح امیدت بدمد خودشیفته 🤣😠

    ۷ ساعت پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    😂😂😂

    ۶ ساعت پیش
  • میم

    3

    خیلی عالیه،خیلی هم هیجان انگیز و جذابه،مهوا دزدیده شده برای انتقام از شوهرش بعد یکی که بهشون مدیونه نجاتش می ده،بعد اینی که دخترو براش از دزدا دزدیده عاشقش شده قول و قرارو بهم زده،حالا مهوا چکار کنه از دست این عاشق جانی فرار کنه،آرش کجا دنبالش باشه،تازه گذشته هم داستانش زیاده هم آرش هم مهوا👌👏👏👏

    ۷ ساعت پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    ممنون از انرژی خوبت عزیزم، و خوشحالم هنوز براتون هیجان داره و کنجکاو هستین برای ادامه❤💚🙏🏻

    ۶ ساعت پیش
  • سیتا

    1

    اوایل داستان خیلی قشنگ شروع شد جذبت میکرد ک بقیعشو بخونی ولی رفته رفته هی داره آبکی تر میشه داستان دیگ ترغیبت نمیکنه برای ادامه🤍

    ۱۵ ساعت پیش
  • هدی

    2

    دلت میاد؟🥲 اتفاقا الان بیشتر داره هیجانی میشه که چطور مهوا میخواد خودش رو از شر شاهین خلاص کنه یا آرش چطور میتونه نجاتش بده

    ۹ ساعت پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    خوشحالم رمان به دلتون نشسته، امیدوارم تا پایان دوسش داشته باشین و همراهم باشین❤💚

    ۶ ساعت پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    من دارم تلاشمو میکنم. در هر صورت ممنون نظرت رو گفتی عزیزم❤💚

    ۶ ساعت پیش
  • راز

    2

    عالی بود بانو خسته نباشید

    ۱۰ ساعت پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    متشکرم عزیزم❤💚

    ۶ ساعت پیش
  • ساناز

    3

    💙💜🩵❤️🤍🤎🧡💚💛🩶

    ۱۵ ساعت پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    ❤💚❤💚

    ۶ ساعت پیش
  • اسرا

    4

    یعنی ازاین فقط مابقیه یوخ منتفرم همه ادیان میگن پیونددرحضورهمه خداست حتی ا ونهایی که یکتاپرست نیست به این باوردارن🙏

    ۱۶ ساعت پیش
  • صدیقه سادات محمدی(نگار) | نویسنده رمان

    آره درسته واقعا

    ۶ ساعت پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.