پارت صد :

یک آن چشم تو چشم شدیم.یک دفعه غذا توی گلویش پرید و سرفه اش گرفت.گفتم:وا! چی شد؟یکهو!
با دست اشاره زد که ته مانده ی نوشابه ام را به او بدهم.با تعجب گفتم:این خوب نیست! من دهن زدم...
از دستم قاپید و خورد اما سرفه اش بند نمی آمد.دویدم و از مرد پیش بند بسته،یک بطری آب معدنی گرفتم و او بطری را گرفت و یک جا سر کشید تا کمی سرفه هایش آرام شد.اما قطع نه!چند بار پشتش کوبیدم.
از چشمهایش اشک می آمد

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۴ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۷ روز پیش تقدیم شما شده است.
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطی

    1

    وقتی انگشتر دست میکنی و اسم شوهر میاد صبح که بیدار میشوی مثل اینکه پراز دغدغه ای... آدمها چه ساده دل میبندن و گول میخورند؛چشمهایم باهم فرق دارند یکی اشک دارد یکیش خط خنده.مغزم درحال پردازش قرار امروز.نصف دیگرش روی عکس حجله، با دلم چه کنم که دنبال تارخِ...در هزارتوی زندگی گیرافتاده ام.

    ۷ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    گیر افتاده نااجووور

    ۳ روز پیش
  • زهرا

    0

    اهههه داره از آرنگ بدم میاد

    ۷ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    چرا؟؟؟

    ۳ روز پیش
  • ترنم

    0

    آرنگ منم یواش یواش ازش بدم میاد این چه کاراییه ک داره میکنه خیلی مشکوکه

    ۷ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    چه مشکوکیم هست!

    ۳ روز پیش
  • ترنم

    0

    گل بانو اگه بفهمه..از اینور لیما با پسر همسایه بیرون بود و آرنگ هم ک گفتنی نیس چه غلطایی میکنه

    ۷ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    غلط اضافی می کنه...بیش فعاله! :)))

    ۳ روز پیش
  • ستاره

    0

    نکنه سرانتقام ازآرنگ بالیمامیپره🤔یهودیدکه چقدلیماقشنگه پریدتوگلوش😉شایدم کسیااونجادید🤔

    ۶ روز پیش
  • مهشاد لسانی | نویسنده رمان

    والا معلوم نیست! یکهویی دیدید اینطوری بود!

    ۳ روز پیش
  • شیوا

    1

    مهشاد جون با اون مادر سخت گیر این دو تا چرا انقد. هرز شدن 😂😂😂😂 معجون تخم مرغ و سیرو بگو خاک برسرت آرنگ

    ۷ روز پیش
  • شیوا

    1

    چی شد این پسره ؟ نکنه هول کرد ها؟ ازونور آرنگو بگو داره دختر میاره خونه دختر تیناس یا *** دیگه چه خبرته آرنگ تا شب هفت محمد اینا خودشونو خفه کردن. برادره تو خونه فعالیت داره خواهره تو بیرون گل بانو بفهمه هر دو رو می کشه !

    ۷ روز پیش
  • اکرم بانو

    1

    چرا توحید یهو جنی شد؟خوبه مادرش ایناخونه نبودن

    ۷ روز پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.