مدیر معاون ( آوارگان عشق ) به قلم نسترن قره داغی
پارت شصت و یکم
زمان ارسال : ۱۱۱۴ روز پیش
به عقب برگشتم.
- مثل موشه آب کشیده شدی که خانم معاون.
منگ و گیج به معراج که خونسرد پشت اوپن ایستاده بود و نگاهم میکرد، زل زدم و همونطور که آمادهی یه جیغ دیگه بودم، لیوان و روی زمین پرت کردم و داد زدم: گمشو بیرون من لختم!...
ترسید ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
.
00مگه میشه دو نفر غریبه با هم اینطور رفتار کنن و دقیقا چنین اتفاقاتی پشت سر هم بیوفته؟😐 و الان نیاز هم چیزی نگه؟😐 یکم واقعی تر لطفا !!