مدیر معاون ( آوارگان عشق ) به قلم نسترن قره داغی
پارت پنجاه و نهم
زمان ارسال : ۱۱۱۵ روز پیش
نگاهی به دور تا دورم کردم و خیرهی ماشینها و آدمهای اطرافم، بدنم رو کشیدم و دستی به کمرم زدم که قلنجش با صدای بلندی شکست.
- آخ خدا لعنتت نکنه مرد؛ اسیر هم اینطوری نمیبرند که تو منو داری میبری.
پووفی کردم و کلافه به سمت دستشویی راه اف ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
رها
111به نظرم لای زنا: شیما قشنگترین و نیاز زشت ترین لای مردا هم: ممیثم قشنگترین و آرمان زشت ترینهه. نظرتون چییه؟