پارت صد و سوم

زمان ارسال : ۲۰۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

محو و نامطمئن و ناگزیر.
**
روی صندلی عقب نشست و کاملا خودش را به در چسباند. هنوز بند ساکش را محکم گرفته بود و همه‌ی عضلاتش از ترس منقبض بود.
راننده ساکت بود و او ساکت‌تر. و یقین داشت حتی اگر بپرسد جوابی نمی‌گیرد.
پس پیشانی‌اش را به شیشه‌ی سرد ماشین چسباند و سعی کرد به روزهای خوب فکر کند.
به گذشته برود و خاطره‌ی ننه‌مریم را برای خودش زنده کند. و یا ملق بزند به آینده و خود

477
96,510 تعداد بازدید
169 تعداد نظر
120 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید