پارت پنجاه و پنجم

زمان ارسال : ۱۱۱۷ روز پیش

با چشم‌های گرد شده و قیافه‌ی هنگ کرده، به چشم‌هاش زل زدم و سخت آب دهنم رو قورت دادم که نفس عمیقی کشید و ادامه داد: ببین هم جهاز میدیم، هم خونه میدیم، هم هر چی بخوای میدیم، تازه مهریه و شیربها هم نمی‌خوایم‌؛ فقط بیا این و بگیر.

همون‌طور منگ و گی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید