پارت نهم :

اول از همه خانواده ی نازنین اومدن ...نادر مثل همیشه سر به زیر و ساکت بود ...بهش توجهی نکردم اگه قبلا این سر به زیریش یک حسن به شمار می اومد حالا اونو یک ضعف می دونم...با پدر ومادرش احوالپرسی گرمی کردم تا یک وقت فکر نکنن به خاطر پسرشون ناراحتم.
...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.