ساریژ به قلم اکرم رشیدی (آناهیل)
پارت پنجم :
روجا به هدی نگاه میکرد که آرام و خالی از هیجان به نقطه ی نامعلومی رو به آسمان زل زده بود. به جای اینکه در پاسخ حرف عمه دفاعی داشته باشد، نگاهش را به نگاه روجا رساند.
_ صبح منم بیدار کن خواب نمونم.
رفت و نگاه روجا دنبالش کشیده شد.
...در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما