کتیبه فرزندان آسمان (صوتی) به قلم بهاره نوربخش
پارت هفتم :
چای را جلو کشید و گفت: «دستت درد نکنه. به زحمت افتادی.»
«این چه حرفیه. نوش جونت. دخترت بزرگ شده؟»
«آره بابا اساسی؛ براش خواستگار اومده.»
«به سلامتی. پیرمرد شدیها!»
«چه کنیم دیگه. عمر زود میگذره. تو کی به ما شیرینی میدی؟ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما