پارت ششم :

چشمانم عمق چشمان شاد و خندانش را می‌کاوید. چشمانی درشت که با مژه‌های پر و بلند و تاب‌دار محصور شده بود. برق عجیبی در آن موج می‌زد. چشم و ابرویش در تمام صورتش چون دو نگین بود. صورتِ معصوم و درشتی چشمان و برق عجیبِ نگاهش مرا در خود غرق کرده بود. نه تن ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.