پارت هفده

زمان ارسال : ۱۵۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

صدرا قدم‌های مانده را پر کرده و دستان بزرگ و مردانه‌اش را بر بازوان نحیف دخترک که از بغض نهفته در گلویش در خود می‌لرزید، نهاد:

-آن‌گونه که تندخو نشان می‌دهد نیست، قلب مهربانی دارد.

نبات قدمی دور شده و خود را از میان حصار امن دستان صدرا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.