پارت هشتاد و سوم

زمان ارسال : ۴۹۶ روز پیش

در حال بارگذاری پارت هستیم. مشاهده پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

563
390,296 تعداد بازدید
1,157 تعداد نظر
163 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
ارسال نظر برای این رمان قفل شده است
آخرین نظرات ارسال شده
  • مهراد

    10

    واسه خند به لب آوردن شما گاهی زیر پارت جک می نویسم

    ۱ سال پیش
  • داوین

    10

    به قول شاملو: کوه ها سرد شد،سبزه ها زرد شد ، خنده ها درد شد

    ۱ سال پیش
  • دختر کوهستان

    ۱۸ ساله 25

    به نظرم از احساس نفس به شهروز باید بیشتر می گفتین چون دخترا عاشق پدرشونن 😍براشون یک اسطورس و قطعا بهترین تکیه گاه و اولین مرد زنگیشونه همچین پدری قطعا فقط تو رمانها وجود داره 😑 اینو یه دختر بیشتر می

    ۱ سال پیش
  • دختر کوهستان

    ۱۸ ساله 21

    می فهمه حداقل باید به احساس دلتنگی و حسرت وناراحتی نفس به پدرش اشاره میشد البته شما پسرا اینو شاید درک نکنید😶

    ۱ سال پیش
  • سیتا

    20

    چند خط آخر ادامه رمان بود😂🤣😁 یا شوخی نویسنده بود

    ۱ سال پیش
  • خ

    30

    فقد تیکه آخر 😂😂😂😂😂

    ۱ سال پیش
  • ؟؟

    ۲۸ ساله 50

    الان این تیکه ی آخر جی بود؟🙄

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید