اون کیه؟ به قلم حانیا بصیری
پارت چهل و پنجم
زمان ارسال : ۵۴۴ روز پیش
آدرسو از نگهبان گرفت و به سمت خونه آنا راه افتاد. توی فکرش آنا بود چون احساس میکرد کسی که به کمک احتیاج داره اونه نه اختر. نمیتونست باور کنه که معنی حرف اختر از "آخرین باریه که همو میبینیم " این باشه که بره چنین جنجالی رو به راه بندازه !
به خونه که رسید ماشینو نگه داشت و آرنجشو روی پنجره ماشین گذاشت و به عمارت بزرگی که مقابلش بود نگاه کرد. مشخص بود خانواده اش موقعیت اجتماعی بالایی دارن.
اطلاعیه ها :
رمانهای حانیا بصیری :
💞عاشقتم دیوونه جلد یک و دو
🚦پشت چراغ قرمز
🍫به طعم شکلات
❔اون کیه؟
رمان جدیدم به اسم :
ماتیلدا رو در بخش آنلاین دنبال کنید🥰🧡
مرسی از پیامای قشنگتون ببخشید که نمیشه همه رو جواب داد 🥰
خوشحالم که از خوندن رمان اون کیه لذت بردید✨
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
:)
130پشماااام فرضیه من تو پارت ۴۱ درست از آب در اومد. فقط من فک میکردم میعاد بهش گفته باشه این کارو بکنه ممنون حانیا جون ت بی نظیری❤👍
۲ سال پیش. :.
40عههه😑
۲ سال پیشب
90ممنون رمانتون عالی فقط اگه میشه هر شب پارت بزارید
۲ سال پیشمعصومه
170یعنی پرستو به خاطر عمل باباش رفیقش رو فروخته امیدوارم از این ادم ها تو زندگی کسی نیاد بیچاره انا
۲ سال پیشحنانه
70چقدر که این رمانو دوست دارم
۲ سال پیشثنا
210😐😐😐😐😐 خدا به سر آدم نیاره از پرستو انتظار نداشتم😐 چه وضعشه ، بیچاره آنا از هیچکی شانس نیاورده😐😐
۲ سال پیش..
231آدم همیشه از خودی ضربه میخوره😕
۲ سال پیشخاطره
۳۷ ساله 110ای امان از دست این مهدیس و میعاد نامردا طفلک آنا سپاس حانیا جونم عالی بود🌹🌹😘😘
۲ سال پیشA
80من تو خماری گیر کردم یعنی چی
۲ سال پیشیه آدم?
60چه خبره الان چرا همه چی قاطی شد؟ وای تا***و امان از دردی به اسم خماری.
۲ سال پیش:)نمد
70من پیر شدم و تازه پارت جدید اومد
۲ سال پیش
دخترای من
۳۷ ساله 110آخی آنای طفلکی عجب آدمای بدجنس ی هستن مهدیس و میعاد ب خاطر پول عمل بابای پرستو هز اونم سواستفاده کردن دلم برای آناطفلک سوخت کاشکی کوروش ی کاری کنه 😔 حانیا جووون عالیه 😘🌺🙏