دشمن بی نقص به قلم فاطمه سیاوشی
پارت سی و دوم
زمان ارسال : ۷۲۵ روز پیش
تلفن فرهاد زنگ میخورد ...
فرهاد با نگرانی صحبت میکند و من متوجه میشوم که الیسای عزیزم تب شدیدی کرده است ...
سوار ماشین میشویم و با عجله سمت خانه میراند ....
از شدت استرس تمام پوست لبم را کندم ....
پریروز بهش گفتم هوا سرده و او به حرفم توجه نکرده بود و در حیاط خانه با کسپراین رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت (چاپ یا ویرایش) تا اطلاع ثانوی امکان مطالعه آن وجود ندارد
این رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت (چاپ یا ویرایش) تا اطلاع ثانوی امکان مطالعه آن وجود ندارد
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان
😐🙄
۲ سال پیشدخترای من
۳۷ ساله 00ای جان 😍❤💍
۲ سال پیشآتیه
20امروز مگه چهار شنبه نیس پس چرا پارت نمیزارین 😔
۲ سال پیشسیتا
40نویسنده خسته شدی که بخاطر نظر یک نفر میخوایی دیگه پارت نزاری پارت بزار رمانت قشنگه
۲ سال پیشفاطمه سیاوشی | نویسنده رمان
چشم🥺
۲ سال پیشفری
20چرا پارت نیومد...دوس ندارین نخونین اجبارتون که نکردن.. فاطمه خانوم ما این همه دنبال کردیم حال که به اوج رسیده پارت نزاری بی انصافیه
۲ سال پیشفاطمه سیاوشی | نویسنده رمان
میزارم عزیزم ،هفته بعد 😘
۲ سال پیشگل سرخ
۲۰ ساله 00خانم سیاووشی امروزپارت نزاشتی
۲ سال پیشثمین غلامی
00سلام وقت بخیر. دوستان رمان مرگ تدریجی واریور قسمت رمان های اولی هست اگر تمایل دارید بخونید و نظرتون رو بگید. سپاس!
۲ سال پیشبنده خدا
41کاش تو واقعیت هم همینطور بود .والا شوهر ما که اصلا ابراز احساسات بلد نیست وقتی هم هست همش تو گوشیه .دلم از اینقدر ابراز احساسات خواست کاش شوهر منم یکم احساساتی بود وحرف های عاشقانه میزد 🥺😔
۲ سال پیشسمیرا
11عالی..منتظرپارتهای بعدی
۲ سال پیشکبری قشنگه
10الان اگه ستووو به فرهاد بگه آقایی همه چی تکمیل میشه🤦 ♀️😂عاشقتم فاطمه بانو دلم براتون تنگیده بود💔
۲ سال پیشHim
28وقتی قشنگ میشد که نویسنده فاز خودشو درک کنه😐 تو یه جمله یه بار میگه را یه بار میگه رو خب هم وطن یا نوشتاری یا گفتاری😐
۲ سال پیشفاطمه سیاوشی | نویسنده رمان
بچه ها این رمان هم به زبان عامیانه است هم ادبی.اگر که دوست ندارید رمانو دیگه پارت نزارم 🙏🙃
۲ سال پیشثنا بانو
۲۹ ساله 40بسیار بسیار عالی 🌹چقدر ادبی بود یادکتاب ها افتادم🤪🤪
۲ سال پیش!اسید میقولی؟
63حس میکنم مثل تازه ب دوران رسیده ها هستن دقیقا همانند دوستی بچه راهنمایی ها و دبیرستانیا😆♥️
۲ سال پیشفرشته
۱۷ ساله 133یخورده رفتارشون حال بهم زنه 🙂😐😂
۲ سال پیش
سوگی
۲۶ ساله 41در واقعیت:مرسی که شدی عذاب خونم مرسی که شدی نون خوراضافی خونم مرسی که شدی رو مخی خونم 😜