مهجور عشق ( فصل دوم خواهر خوانده ) به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت نود و پنجم
زمان ارسال : ۹۸۹ روز پیش
ماشین سفیدرنگ حامد همزمان با ماشین سجاد مقابل درب پارک شد و هر دو برادر از ماشینها پیاده شدند. اخمهایشان در هم بود و چهرهها عبوس؛ الهه با صدای زیری لب زد:
- سلام آقاسجاد.
سجاد اخمآلود سرجنباند و جواب سلام زنبرادرش را زیر لب زمزمه کر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Fatemeh
۱۴ ساله 30به نظر من رامین داداش الما هس حالا ستاره میبینمت میگه یا از نیما شکایت نمی کنین یا منم از رامین شکایت میکنم